پهنه بندی مناطق در معرض خطرات بیماری های مشترک انسان و دام در استان خوزستان

thesis
  • وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا
  • author آفاق کاظمی
  • adviser داریوش رحیمی
  • Number of pages: First 15 pages
  • publication year 1392
abstract

چکیده سلامت و رفاه انسان از مهم ترین اهداف اجرای برنامه های توسعه و فلسفه های بنیانی تلاش انسان در زندگی است که در اثر عوامل گوناگونی از جمله مخاطرات محیطی طبیعی و انسانی مورد تهدید قرار می گیرد. در این پژوهش بحث پرداختن به جامعه سالم از دیدگاه جغرافیای پزشکی مطرح است. لذا هدف از انجام آن پهنه بندی استان خوزستان از نظرخطر ابتلا و شیوع بیماری های مشترک انسان و دام، تعیین مناطق مستعد و در معرض خطر و بررسی میزان تأثیر فاکتورهای جغرافیای طبیعی و انسانی در بروز و شیوع آنها می باشد. جامعه آماری در این پژوهش بر چهار گونه داده استوار است: پایگاه اول در برگیرنده اطلاعات مربوط به دام های مبتلا طی دوره آماری 90-1384، پایگاه دوم شامل داده های جمعیتی انسانی استان در سال های 90-1384، پایگاه سوم شامل داده های اقلیمی ایستگاه های استان به ویژه دما و بارش و پایگاه چهارم داده های مکانی استانی بر پایه داده های رقومی استان می باشند. داده های مذکور توسط روش های آمار توصیفی و استنباطی، تکنیک های زمین آمار مشتمل بر پهنه بندی و تهیه نقشه های جغرافیایی به روش کریجینگ و استاندارد سازی داده های اقلیمی توسط شاخص های spi و sti سازماندهی گردیدند. بر اساس نتایج حاصله شهرستان های بهبهان، ماهشهر، هویزه، ایذه، مسجد سلیمان، هندیجان، شوشتر، آبادان و اهواز بیشترین خطر شیوع بیماری های مشترک دام و انسان را دارند. در زمینه تأثیر فاکتورهای اقلیمی دما و بارش در بروز زئونوزها و تحلیل های آماری صورت گرفته نتایج نشان می دهد که برخی از زئونوزها با مخاطرات اقلیمی در ارتباط بوده و برخی از آنها با وجود وقوع مخاطره اقلیمی خشکسالی در منطقه، هیچ گونه ارتباطی را نشانگر نبوده اند و حتی پررنگ تر شدن نقش سایر فاکتورهای دخیل در بروز این بیماری ها، می تواند عملکرد مخاطرات اقلیمی را از بین ببرد. بنابراین تأثیر اقلیم در بروز زئونوزها به تمام محیط ها قابل تعمیم نمی باشد زیرا وقوع و میزان شیوع یک بیماری در مکانی جغرافیایی به عوامل زیادی وابسته بوده و شرایط اقلیمی محیط، فاکتوری لازم برای رشد بیماری اما تنها فاکتور کافی برای آن محسوب نمی گردد. بر اساس نتایج حاصله در زمینه ارتباط بین فاکتورهای جغرافیای انسانی و زئونوزها نتیجه این است که تراکم و افزایش جمعیت انسانی و الگوی معیشت و دامداری در استان خوزستان، فاکتورهای خطری برای بروز و سریع تر شدن روند انتقال و گسترش بیماری در منطقه محسوب می گردند. زیرا شایع ترین مناطق در معرض خطر بروز زئونوزها در استان مناطقی هستند که الگوی معیشت آنها بر پایه دامداری و دامپروری می باشد. واژه های کلیدی: استان خوزستان، بیماری های مشترک انسان و دام، پهنه بندی.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

تعیین مناطق در معرض خطر بیماری های مشترک انسان و دام در استان خوزستان

سلامت و رفاه انسان از مهم ترین اهداف اجرای برنامه های توسعه و فلسفه های بنیانی تلاش انسان در زندگی است. علاوه بر آن انسان سالم یکی از الزامات اساسی جهت رشد و اعتلای جامع است.سلامت انسان در اثر عوامل گوناگونی از جمله مخاطرات محیطی تهدید می گردد. زئونوزها توسط سازمان بهداشت جهانی به بیماری ها و عفونت هایی اطلاق می شوند که به طور طبیعی بین حیوانات مهره دار و انسان انتقال می یابند.به منظور بررسی خط...

full text

تعیین مناطق در معرض خطر بیماری‌های مشترک انسان و دام در استان خوزستان

سلامت و رفاه انسان از مهم‌ترین اهداف اجرای برنامه‌های توسعه و فلسفه‌های بنیانی تلاش انسان در زندگی است. علاوه بر آن انسان سالم یکی از الزامات اساسی برای رشد و اعتلای جامع است. سلامت انسان در اثر عوامل گوناگونی از جمله مخاطرات محیطی تهدید می‌گردد. زئونوزها توسط سازمان بهداشت جهانی به بیماری‌ها و عفونت‌هایی اطلاق می‌شوند که به طورطبیعی بین حیوانات مهره دار و انسان انتقال می‌یابند. به منظور بررسی ...

full text

لپتوسپیروزیس، بیماری بازپدید مشترک انسان و دام

لپتوسپیروز یکی از بیماری­های عفونی مسری و گسترش یافته­ ترین بیماری­های مشترک بین انسان و حیوانات است. این بیماری دوره­ای حاد، تحت حاد و مزمن دارد. اما ماهیت اصلی این بیماری، دارای ویژگی تحت بالینی است. از حدود نیم قرن پیش در کشور ما شناسایی شده و تا کنون گزارشات مختلفی از وقوع آن در انواع حیوانات اهلی منتشر شده است. در برخی منابع از لپتوسپیروزیس به عنوان یک بیماری بازپدید یاد شده است. در ایران ...

full text

Degenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers

In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023